- 14 و 15 خرداد . روزهای چشمانی که دروغی بزرگ را در خود پنهان کردند
- شدی بدترین درد زندگیم
- با کدام قسمت بدنت با من سخن می گویی ؟
- اگر از اول چشمامو باز کرده بودم تو این هچل نمی افتادم
- یروزی
- تو قهر بودی خودتم برگشتی
- بهترین حس های من
- like crazy - 2011 : زمان و فاصله می تونه قویترین حس های دنیا رو از بین ببره
- خسته
- دعای بچگیام
آخرین مطالب
امکانات وب
امشب برادرم اینجا بود سوال اولی ک پرسید این بود می تونی احساسی نباشی و منطقی باشی ؟نمیدونه خیلی وقته احساسی دیگه ندارمکاری کرد باهام ک فقط تنها احساسم تلخیهبیخیالگفتم چی شده ؟ گفت امروز صبح یه خانمه ز بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
دو سال پیش رفتم رو حیاط قبل عید به خودم گفتم، من قراره بهار اینجا رو دیگه نبینم. ( آخه بهم قول داده بود می برتم کاندا ولی خب یهو فهمید که من بهش نمیام و اندازش نیستم )امسال باز دارم به بیرون حیاط نگاه بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
فیلم مورد علاقم Confessions of a Shopaholic 2009 بود. حدود ده سال پیش. نمیدونم چرا این فیلمو خیلی دوس داشتم و فک می کردم یروزی ی مردی تو زندگی برام پیدا میشه که با اینکه یجاهایی گند میزنم ولی سعی می ک بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
روز یکشنبه ( 4 اسفند ) بود که تب کرده بودم. و هیچ علامت دیگه ایی تو بدنم نبود ک علت تب رو بهش ربط بدم. و از اخبار و اتفاقات کرونا خب ترس برم داشت که شاید کرونا باشه. تب خفیفی بود که چند ساعتی طول نکشید ینی در واقع کدیین خوردم.
روز دوشنبه، تب خفیف رو تمام روز داشتم و از اینکه کدیین بخورم ترسیدم. تب هم یک رفلکس بدنه نسبت به بیماری تا محیط رشد رو براشون منتفی کنه و نمیشه فوری کدیین خورد. ولی خب حواسم بود که اگر تبم بالا بره حتما کدیین بخورم .
بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
دیروز حالم خیلی بد بود بخاطر پریودی. دیگه نزدیکای ظهر حالت بدی پیدا کرده بودم جوری که خواهرم بردم کلینیک.جای پارک نبود پس منو پیاده کرد تا خودش بیاد جا پارک پیدا کنه من رفتم داخل. وقتی رسیدم داخل اونق بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 34 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
سلام باباده سال پیش، از قبل برات برنامه ریزی کردم. با وسواس برات هدیه خریدم و موقع کادو گرفتنش فقط صورتتو تصور میکردم که چقدر خوشحال میشی وقتی هدیمو بگیری.افسوس قبل روز پدر تصادف کردی. هنوز کادو تو کم بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
وقتی مردی زنی رو حامله میکنه و میره دیگه بر نمی گرده، تو میشی فاحشه، بچت میشه حرومزاده، ولی هیچ اسمی برای مردی که میره و برنمی گرده وجود نداره
روز مردهایی که نرفتن مبارک
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
- رابطه ی من و تو چیه ؟و نگاه لذت همراه با غرورش که احساس می کرد با این جمله چقدر منو کوبونده و کاملا دهنمو بسته . حرف داشتم بزنم ولی نزدم. میدونی چرا ؟ من که نمیخاستم مثه اون باشم. نمیخاستم احساس برن بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10
با هر کسی نمیشه درد و دل کرد.میگند بعضی درد و دلا رو میشه فقط به خود شخص بگی تا ب خودش نگی آروم نمیشی.ی مدت قبلنا که باش بودم باهاش درد و دل میکردم اما اون به حساب دعوا و بحث میگرفت و شروع میکرد به بح بی تو من در همه ی شهر غریبم...
ما را در سایت بی تو من در همه ی شهر غریبم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3arinao بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1398 ساعت: 9:10